Translations for pedar in the Persian»German Dictionary

پدرجد pedar-ğad(d)

Urgroßvater m

پدرجد

پدر pedar

Vater m

پدر

پدرخوانده pedar-xānde

1. پدرخوانده:

Adoptivvater m

پدرخوانده

2. پدرخوانده REL :

Pate m

پدرخوانده

زن‌پدر zan-pedar

Stiefmutter f

زن‌پدر

پدر‌بزرگ pedar-bozorg

Großvater m

پدر‌بزرگ

پدرزن pedar-zan

Schwiegervater m (Vater der Ehefrau)

پدرزن

پدرشوهر pedar-šouhar

Schwiegervater m (Vater des Ehemannes)

پدرشوهر

پدر و مادر pedar-o-mādar

Eltern pl

پدر و مادر

پدر بزرگ و مادر بزرگ pedar-bozorg-o-mādar-bozorg

Großeltern pl

پدر بزرگ و مادر بزرگ